برادری ، برابری
21 بهمن 1394 توسط بهالو
برادرم به اردوی دانش آموزی رفت ودر مقابل معلم ها و دانش آموزان مقاله ای تحت عنوان «برادری ، برابری» خواند . چند روز که گذشت
متوجه شدم سر و صورتش زخمی است ! متعجب پرسیدم :
-«ابراهیم چرا این طوری شدی ؟!»
با خنده جواب داد :
-«رفته بودم کوهنوردی . خواستم از صخره ای بپرم که پایم لیز خورد و زخمی شدم . »
بعدها شنیدم که دوستانش گفتند در مدت زمان اردو ، ساواک سید ابراهیم را تهدید کرده تا دیگر از این مقاله های بودار نخواند ؟!
خاطره ای از شهید سید ابراهیم آل نبی
راوی : سید تقی آل نبی ، برادر شهید