الهی ...
مولا جان ! تو همان مبشّر نور و سپیده ای و پیشانی ات از تبسم صبح سرشار است. عدالت در سقاخانه وجودت روشنی می نوشد و عشق در کنار نام آسمانی ات معنا می پذیرد …
اَللَّهُمَّ عَرِّفنی نَفسَکَ ، فَاِنَّکَ اِن لَم تُعَرِفنِی نَفسَکَ ، لَم اَعرِف رَسُولَکَ ، اَلَلّهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ ، فَاِنَّکَ اِن لَم تُعَرِّفنی رَسُولَکَ ، لَم اَعرِف حُجَّتَکَ، اَلّلهّمَّ عَرِّفنی حُجَّتَکَ ، فَاِنَّکَ اِن لَم تُعَرِّفنی حُجَّتَکَ، ضَلَلتُ عَن دینی، اَللَّهُمَّ لا تُمِتنی میته جاهِلیَّهً .
مولای من!…
تمام دلتنگیمان را در جمله ای فریاد می زنیم و با حنجره ای ارغوانی صدایت می زنیم: «عَجّل عَلی ظُهورک …»
بی کرانه گی ات در فهم دشت ها نمی گنجد و ژرفای اندیشه آسمانیت را هیچ اقیانوسی درک نمی کند. قرن هاست در دل تنگی ات غوطه وریم و شب های بی ستاره ی ما را هیچ مهتابی جز نام تو روشن نمی سازد؛ اگر کلمه قادر بود، حق مطلب را درباره ات ادا کند دیگر کلمه نبود، “حقیقت ” بود.
اگر امروز یک چشمه از عدالت تو را در می یافتیم، حداقل اینگونه با تو سخن نمی گفتیم و روی مهر نمازمان نامت را نمی نوشتیم، لحظه های غمگین آدینه را به بی پیرایگی کلامت پیوند نمی دادیم که همه ی روز ها و لحظه ها به تو تعلق دارد. اگرچه هیچ جامی ندیده ایم که از سکر وجودت وام نگیرد.
مولا !…
آیینه های وجودمان را به زلالی حضورت آراسته ایم، تو غایب نیستی و هر چشمی که حضور آسمانیت را انکار کند به طور قطع راهی به دل ندارد؛ تو را ای بزرگ عدالت گستر و ای آموزگار مهربانی و معرفت باید با چشم دل نظاره کرد.
خوشا به حال آنهایی که تو را یافته اند و در خاکریز های بی تکلف وجودشان عطر خوش حماسه هایت را حس کرده اند، خوشا به حال آنهایی که
گل رخ یاد تو را در بهار سجاده هایشان تنفس می کنند و اشک های فراق را بر چفیه های چاک چاک می بارند.
انسان اگر تو را نداشت هیچ نداشت!
تو می آیی تا ما را به دروازه های سبز آسمان نزدیک کنی، می آیی و یک بار دیگر عطر نجات و مهربانی علی (عليه السلام) را در کوفه کوچک دلهامان می پراکنی و شمشیرت راه اقیانوس را می گشاید و بر هیبت پوشالی شب خط بطلان می کشد.
مولا !…
تو را با ابهت علی (عليه السلام) می شناسیم؛ در خیبری به رنگ شقایق ، ردای محمد (صلي الله عليه و آه و سلم) بر دوش و عصمت زهرا (سلام الله عليها) در نگاه …
شعبانیه وصل تا همیشه در حسینیه وجودمان زمزمه گر باد !
ای خداوندگار مهدی (عجل الله) تا ظهور آن یگانه بهار عشق، ساقه ی سبز انتظار را در دلهایمان سبزتر بدار! اگر لایق بودیم زیارت بالهایمان را در سپیده اشراق حضورش با آتش عشق میسر فرما !.
منبع : فصلنامه نفحات
نویسنده : الهه محمدی