انتظار در مكتب اهل بيت(عليهمالسلام)
ظهور منجي آخر الزمان، انديشهاي جهاني است كه بشر را بر محور انتظار گرد ميآورد. فارغ از آنچه ديگران به عنوان منجي بدان اميد بستهاند، امّت اسلامي براساس آموزههاي نبي مكرم اسلامصلي الله عليه و آله و سلم مصداق منحصر منجي آخر الزمان را وجود مبارك مهدي(عج) ميدانند؛
امّا در ميان همين امّت، گروهي درس مهدويت را درمكتب نوراني عترت پيامبر بزرگ اسلام آموختهاند و دستهاي علم را از غير اهلش گرفته و به باوري ابتر راه يافتهاند.انتظار پيروان اهل بيت عصمت و طهارت با انتظار ديگران تفاوتي عميق دارد، چون فرقه ناجيه در انتظار طلوع شمس موجود مستور است و ديگران منتظر ستاره معدوم. به اعتقاد راسخ ما، مهدي موعود، موجود است؛ امّا در پندار ديگران فقط موعود است نه موجود. تفاوت معني انتظار در دو طيف مزبور، همان فاصله عريق ميان موجود معدوم است كه نميتوان مرز آن را تحديد كرد، زيرا يكي دل به نقش ماه خوش داشته و ديگري به نظاره آن چشم از آسمان پر كرده است و ماه را در سپهر يافته و به انتظار اوج، فرازمندانه عروج ميكند:
دلا خود را در آيينه، تو كژ بيني هر آيينه تو كژ باشي نه آيينه، تو خود را راست كن اول
يكي ميرفت در چاهي، چو در چَه ديد او ماهي مه از گردون ندا كردش من اين سويم، تو لا تعجل
مَجو مه را درين پستي كه نبود در عدم هستي نرويد نيشكر هرگز، چو كارد آدمي حنظل
ـ( ديوان شمس تبريزي، ص501، شماره 1338)
در تبيين معني حقيقي انتظار، روايات متعددي هست؛ از آن جمله روايتي است كه ابوبصير از حضرت صادق(عليهالسلام) چنين نقل ميكند: ليُعدَنّ اَحَدُكم لخروج القائم ولو سهماً….( الغيبه، نعماني، ص 320؛ بحار الانوار، ج52، ص366 ) بر اين اساس آن كه بخواهد به واقع منتظر وجود مبارك آن حضرت
باشد، لازم است خويشتن را مهيا سازد، اگرچه با آماده كردن يك تير باشد.
تأمل در اين روايت شريف ميفهماند كه انسان تا مرد ميدان جهاد و مبارزه نشود، نميتواند خويشتن را در زمره منتظران راستين آن حضرت بداند و اين، همان معناي بلندي است كه در ادعيه نوراني شبهاي ماه مبارك رمضان به آن اشاره گرديده است: و قتلاً في سبيلك مع وليّك فوفّق لنا.( ـ اقبال الاعمال، ص 381؛ بحار الانوار، ج95، ص117. )
آن كه خويش را خواهان ظهور حضرت وليعصر(عج) ميداند و اميد اصلاح امور را از آن حضرت دارد؛ امّا خود اهل جهاد نيست، سخن به گزاف گفته و در حقيقت، نه منتظر كه منزوي از ايشان است، زيرا در انتظارِ گشايش رايگان دشواريها به دست امام عصر(عج) است و ميخواهد كه در اين مسير دچار هيچ رنجي و متحمل هيچ هزينهاي نگردد، در حالي كه انتظار حقيقي ظهور آن حضرت به معني آمادهسازي عِدّه و عُدّه در تمامي زمينهها از جمله مسائل نظامي و جهاد در راه خداست.
به قطع، پس از ظهور، آن حضرت با جنگ روبهرو خواهد بود، پس كساني توان يارياش را خواهند داشت كه كارآزموده اين ميدان باشند و اگر كسي اهل كارزار نباشد كار او زار است.
در عرصه جهاد علمي، مسلح شدن به سلاح قلم و تيغ سخن و در عرصه عملي تجهيز به اسلحه رزم و آموختن شيوههاي نوين آن، لازمِ انتظار حقيقي است، حال آن كه ميان اين دو عرصه را جمع كند و به سلاح مناسب هر يك مسلح شود به اجر هر دو جهاد نايل ميشود، (طوبي لَهُم وحُسنُ مَءاب).( سوره رعد، آيه 29. ) البته بخش مهمّ پيروزي آن حضرت مرهون رشد فرهنگي جامعه بشري است.
نتيجه آنكه معناي عميق انتظارِ موجودِ موعود در مكتب اهل بيت(عليهمالسلام) از سويي اقتدا به سنت امامان هدايت(عليهمالسلام) و از سوي ديگر، مسلح بودن يا مسلح شدن به سلاح علم و ايمان براي مجاهده در راه خداست.
اين عبادت والا، عرصههاي گوناگوني دارد كه در هر يك عنصر انتظار تجلي خاصي دارد و به شيوهاي متفاوت مطرح ميگردد: عرصه فرهنگ از اساسيترين عرصههايي است كه در زمينهسازي طلوع شمس مهدوي(عج) مؤثر است، از اينرو دريافت فهم صحيح انتظار در اين عرصه سهم اساسي در تصحيح فرهنگ انتظار دارد.
امام باقر(عليهالسلام) فرمود: رحم الله عبداً حبس نفسه علينا! رحم الله عبداً أحيا أمرنا![1] اين سخن نوراني، نمود روشني از جلوه انتظار حقيقي در عرصه فرهنگ را به نمايش ميگذارد، چرا كه انسان منتظر در اين عرصه ميبايد خويش را در محدوده اوامر الهي بگذارد و از قلمرو دستورهاي قرآن و عترت تجاوز نكند.
تلاش منتظران راستين حضرت بقيه الله(عج) در اين عرصه ميبايد بر آن معطوف شود كه معارف و مآثر قرآن و عترت(عليهمالسلام) را احيا و منتشر سازند. حقيقت انتظار در اين عرصه آن است كه منتظر معتقد و عارف به حضرت ولي الله اعظم(عج) بر اساس معرفتش امر آنان را احيا ميكند و خويشتن را در محدوده اوامر ايشان منحصر ميسازد، تا فيض الهي از باطنش ريشه بگيرد و در ظاهرش تجلي كند.
امام مهدي (عج) موجود موعود ، آیت الله جوادی آملی