استاد حجتالاسلام علی دوانی(ره)
26 اردیبهشت 1391 توسط بهالو
خداوند متعال در کتاب خود فرموده است: اعملوا أنّ الله یحیی الأرض بعد موتها.1 یعنی ای جهانیان؛ شرقیها، غربیها، مسلمانان و غیر مسلمانان، سفیدها، سرخپوستها، مظلومان و بیدادگران عالم، بدانید سرانجام روزی فرا خواهد رسید که خداوند این زمین را که مرده است، زنده کند. امام محمد باقر(ع) در این باره فرمودند: « [خداوند] زمین را پس از مردن به وسیلة ستمکاری، با عدل زنده میکند.» در بین کتابهایی که [این جانب] با توفیق الهی نوشتهام، شش کتاب فقط دربارة امام زمان(ع) است که عبارتند از: 1. مهدی موعود (ترجمة جلد 13 بحارالانوار، اثر «علامه مجلسی») که به دستور مرحوم «آیتالله العظمی بروجردی(ره)» انجام گرفت؛ 2. موعودی که جهان در انتظار اوست؛ 3. دانشمندان عامّه و مهدی موعود(ع)؛ 4. شوق مهدی(ع)؛ 5. امام زمان(ع) در نظر دیگران؛ 6. او میآید؛ جریان ترجمة مهدی موعود(ع) بعد از آن که مرحوم آیتالله العظمی بروجردی(ره)، ما را به سبب نگارش کتاب شرح زندگانی «استاد کلّ، وحید بهبهانی» مورد لطف قرار دادند، مرا خواستند و فرمودند: «یکی از وعّاظ تهران، به نام «آقا شیخ محمد حسین نیکخواه سیستانی» وصیت کرده که خانة کوچکی را که دارد، بعد از فوتش بفروشند و ثلث آن را به یکی از فضلای قم که سابقة تألیف داشته باشد، بدهند تا جلد 13 بحارالانوار را که همة آن دربارة امام زمان(ع) است، ترجمه کند و هر جای آن که توسط «فرقة ضالة بهاییت» به نام «غیبت بحار» سرقت شده، در پاورقی توضیح داده شود.» ایشان علاوه بر این فرمودند که «هر جا علامة مجلسی، مطلبی را نادیده گرفتهاند، شما در پاورقی توضیح دهید، و بیاورید که من ببینم.»در آن زمان، فرقة بهائیت، این کتاب را به مجالس خودشان میبرند و دخل و تصرّفاتی در آن میکردند تا مردم را گمراه کنند. این کار، یک سال و نیم به طول انجامید. سرانجام آن را در نیمة شعبان سال 1339 نزد آیتالله بروجردی بردم و گفتم: آقا، از من دعوتی شده و باید به کویت بروم. ادامة کار باشد برای وقتی که برگشتم. ایشان در فروردین ماه 1340 مرحوم شدند. فرزند ارشدشان ـ مرحوم آقا محمد حسن ـ به من میگفت: «آقای دوانی، در این ماه رمضان، آقا [آیتالله بروجردی] مرتب، این کتاب ـ مهدی موعود(ع) ـ را میخواندند و آن را بالای سرشان روی طاقچه میگذاشتند و برای شما دعا میکردند.» گفتم: الحمدلله. وقتی که این کتاب به چاپ دوم رسیده بود، استاد فقیه و فیلسوف نامی شرق، علامه طباطبائی(ره) من را خواستند و گفتند: «میدانی که ما با «پروفسور هانری کربن» فرانسوی، در تهران بحثهایی داریم. او شش ماه در تهران است و شش ماه به فرانسه باز میگردد. در بین بحثهایی که داریم، او مکرّر راجع به امام زمان(ع) میپرسد و من به او گفتهام یکی از دوستان ما کتابی به نام مهدی موعود(ع) دارد. من ایشان را نزد شما میآورم، و شما هر سؤالی دارید از ایشان بکنید. همة مباحث مربوط به امام زمان(ع) را که علامة مجلسی و خود ایشان به آن افزوده، در این کتاب آمده است». من همان موقع گفتم: با بودن شما، من چه بگویم؟ ایشان گفتند: «من دربارة امام زمان(ع) تتبّع نکردهام، اما شما کار کردهاید و کتابی به این خوبی نوشتهاید، شما بیایید.» البته به دلایلی، من توفیق پیدا نکردم که در این جلسه شرکت کنم. مقالة هانری کربن بعداً علامه طباطبایی در جلسة دیگری فرمودند: «کربن، کتابی به نام امام منتظر(ع)، به زبان فرانسوی نوشته که دو مقالة آن را «دکتر عیسی سپهبدی» به فارسی برگردانده است و در یکی از مجلات دانشکدة ادبیات تهران چاپ شده، و من آن را برای شما میآورم.» استاد، مطلب را آوردند و من آن را در مقدمة چاپ چهارم یا پنجم مهدی موعود(ع) که تا به حال به چاپ سیام رسیده، آوردهام. این مطلب سخنرانی کربن در رادیو پاریس، در شب نیمة شعبان بوده که بعد آن را نوشته و به صورت کتاب درآورده است. او در آن جا میگوید: بدانید که از آغاز خلقت، اهل ادیان عقیده داشتند که خدا، پیامبرانی را برای هدایت بشر فرستاده است. یهود میگوید: تا حضرت موسی(ع) را قبول داریم اما بعد از آن، این باب مسدود شد. نصارا میگویند: عیسی و مریم(ع) را قبول داریم اما بعد از آنان، این باب مسدود شد. فرقة بزرگ مسلمانان ـ اهل سنت ـ میگویند: این افاضه از جانب خدا برای پیامبر ما بود اما بعد از پیامبر خاتم، این باب مسدود شد. فقط یک فرقه در دنیا مانده که به حضور منجی در میان بشر اعتقاد دارد، و آن شیعه است. شیعیان به دوازده امام(ع) عقیده دارند. آنها میگویند تاکنون یازده امام آمده و رفتهاند و در حال حاضر منتظر ظهور دوازدهمین امام هستند. او در ادامه میگوید: «با من به تهران بیایید و شب نیمة شعبان را ببینید. [شیعیان] جشنی به پا میکنند که شب را همچون روز روشن میکند». توجه کنید که پروفسور کربن، ـ فیلسوف معاصر فرانسوی ـ طیّ سخنرانی در رادیو پاریس میگوید: «عدالت خدای عادل اقتضا دارد، تا هنگامی که بشر در روی زمین وجود دارد، این فیض [الهی] ادامه پیدا کند». موعودی که جهان در انتظار اوست در این شش کتاب ـ به نظرم ـ بحثی نمانده که آن را نیاورده باشم. بسیاری از مطالب در این کتابها موجود است. در کتاب موعودی که جهان در انتظار اوست که چاپ سوم آن در سال 1349 منتشر شد، بحث مفصلی راجع به منجی موعود از دیدگاه فرق و ادیان شده است. به عنوان نمونه، «فرقة زرتشتی» به «سوشیانت (یا سوشیانس)» ـ نجات دهندة دنیا ـ معتقدند، قوم یهود منتظر مسیح موعودند، نصارا در انتظار «پسر انسان»، و اهل تسنن منتظر مهدی موعودند، ثابت کردهایم که [حقیقت] همة اینها کاملاً بر وجود مقدس امام زمان ـ حضرت حجت بن الحسن العسکری(ع) ـ تطبیق میشود. در آن جا به تفصیل راجع به غیبت امام زمان(ع) و اهمیت آن بحث کردهایم. هنوز سنّ مبارک امام(ع) به سی سال نرسیده بود که سؤالات دربارة آن حضرت و شخصی که غایب شده، مطرح شد. به حدود پنجاه سال که رسید «کلینی» در کتاب الحجة کافی راجع به غیبت آن حضرت(ع) نوشت، به هشتاد که رسید، «شیخ صدوق» کمالالدین و تمام النعمة را نوشت، بعد از آن «نعمانی» کتاب غیبت نوشت، سپس «شیخ طوسی» کتابی با همین نام نوشت و مسئله غیبت را در زمان انبیای گذشته، در آن بیان کرد. اگر اینها را جمع کنید، میبینید که هیچ جای بحث و شبهه دربارة غیبت نیست. مسئلة طول عمر، هم که امروز حربة زنگ زدهای است که نه دلیل عقلی و نه نقلی آن را نمیپذیرد. یک فصل هم در کتاب موعودی که جهان در انتظار اوست، راجع به «جهان در عصر مهدی(ع)» است. برنامة دولت امام زمان(ع) در آن جا آمده است. اینکه هیچ ویرانهای در روی زمین باقی نمیمانده جز این که روی آبادی و عمران را میبیند. مردم به قدری ثروتمند میشوند که کوهی از زر و سیم و جواهرات جمع میشود و گفته میشود، بیایید ببرید اما میگویند، از دولت امام زمان(ع) آن قدر داریم که نیاز نداریم. مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید از غم هجر مکن ناله و فریاد که من زدهام فالی و فریاد رسی میآید پینوشت: 1. سورة حدید (57)، آیة 17. نویسنده:مرحوم حجتالاسلام والمسلمین علی دوانی(ره) سایت اهل البیت
صفحات: 1· 2